کد مطلب:150373 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:257

از خود گذشتگی و فداکاری
انسان تا از خود نگذرد و به فراتر از خویش نرود، و حق را، و انسانیت را، و ارزشهای والا و دین و مردم را بر خود مقدم ندارد، به امری قدسی، و اعتباری الهی دست نمی یابد، و به نیكوییهای حقیقی واصل نمی شود.

(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شی ء فان الله به علیم.) [1] .

هرگز به نیكوكاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق كنید؛ و از هر چه انفاق كنید قطعا خدا بدان داناست.

هر عملی و فعلی كه آدمی را به خدا نزدیك سازد «بر» است و تقرب به حق جز با گذشتن از خود و دوری جستن از آنچه مبغوض اوست و گذشتن از آنچه حجاب میان


انسان و خداست میسر نمی شود؛ [2] و مدرسه ی حسینی، مدرسه ی تربیت برای گذشتن از محبوبترین تعلقات آدمی است در راه خدا و برای خدا و در جهت بر پا داشتن حق و عدل. حسین (ع) خود همه چیزش را فدا نمود تا حقیقت زنده بماند و عدالت رخ نماید و مردم با عزت زندگی كنند و تن به ذلت ندهند.



لن تنالوا البر حتی تنفقوا

بعد از آن، مما تحبون گوید او



نیست اندر بزم آن والا نگار

از تو بهتر گوهری، بهر نثار



هر چه غیر از اوست، سد راه من

آن بت است و غیرت من، بت شكن [3] .



حسین (ع) بنای قیام خود را بر فداكاری در راه حق گذاشت و از همان آغاز این حقیقت را اعلام كرد و پیوسته بر آن تاكید نمود، چنانكه در وصیتنامه ی خود به محمد بن حنفیه چنین نوشت:

«انی لم اخرج اشرا و لا بطرا، و لا مفسدا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی محمد- صلی الله علیه و آله و سلم- ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنكر، و اسیر بسیره جدی محمد، و سیره ابی علی بن ابی طالب. فمن قبلنی بقبول الحق، فالله اولی بالحق، و من رد علی هذا، اصبر حتی یقضی الله بینی و بین القوم (بالحق و یحكم بینی و بینهم) و هو خیر الحاكمین.» [4] .

همانا من به منظور تباهگری و خودخواهی، و فساد و ستمگری قیام نكرده ام؛ و تنها برای اصلاح امت جدم محمد (ص) قیام كرده ام. من می خواهم به خوبیها سفارش و از زشتیها جلوگیری كنم، و به سیره ی جدم محمد (ص) و سیره ی پدرم علی بن ابی طالب (ع) رفتار كنم. پس هر كه مرا و هدف مرا به حق و راستی پذیرا شود (و در این راه فداكاری نماید)، البته خداوند به حق و راستی سزاوارتر است، و هر كه راه مرا نپذیرد و مرا تنها گذارد، من به تنهایی با صبر و استقامت راه خود را پیش خواهم برد تا خداوند میان من و این چنین مردمان (به حق) داوری كند (و میان من و آنان حكم نماید) كه او بهترین حاكمان است.


راه حسین (ع) جز با فداكاری و از خود گذشتگی طی نمی شود و هر كه بخواهد در سلك حسینیان درآید، باید كه آماده ی فداكاری در راه حق و از خودگذشتگی در راه دین باشد، چنانكه شیخ عبدالله علایلی در توصیف این وجه مدرسه ی حسینی سروده است:



اقدم جمعی دون مبدا شرعتی

و احمی حمی دینی و احبوا الی الهدی [5] .



همه ی عزیزانم را در برابر مذهبم تقدیم می دارم،

و بدین وسیله از دینم پشتیبانی می كنم و به سوی هدایت گام می نهم. [6] .

این منطق مدرسه ی حسینی است و دعوت حسین (ع) برای نجات انسان و جامعه انسانی بر این اصل استوار است. زمانی كه حسین (ع) تصمیم گرفت از مكه به سوی عراق حركت كند، پیش از حركت خطبه ای در میان خاندان خود و بنی هاشم و جمعی از شیعیان و یاران خود كه در مدت اقامت او در مكه به وی پیوسته بودند، ایراد كرد و در آن خطبه این راه را بر آنان گشود و فرمود:

«من كان باذلا فینا مهجته، و موطنا علی لقاء الله نفسه، فلیرحل معنا.» [7] .

اكنون هر یك از شما كه آماده است در راه ما از خون خویش بگذرد و جان خود را در راه لقای خدا نثار كند، پس با ما همسفر شود.

این دعوتی است فراتاریخی و فراجغرافیایی تا هر كس كه می خواهد با حسین (ع) همسفر شود و تا قله ی انسانیت پیش رود، بداند كه باید اهل فداكاری در راه خدا و دین او و جامعه ی انسانی شود؛ و فداكاریهای خاندان و یاران حسین (ع) نمونه هایی والا در این جهت است برای درس گرفتن و تاسی كردن.


[1] قرآن، آل عمران/ 92.

[2] ن. ك: محيي الدين ابوعبدالله محمد بن علي المعروف بابن عربي، تفسير القرآن الكريم، تحقيق و تقديم مصطفي غالب، دارالاندلس، بيروت، ج 1، ص 201.

[3] گنجينه ي اسرار، ص 42.

[4] فتوح ابن اعثم، ج 5، صص 34 -33؛ مقتل الخوارزمي، ج 1، صص 189 -188؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 89؛ با مختصر اختلاف.

[5] سمو المعني في سمو الذات، ص 142.

[6] برترين هدف در برترين نهاد، ص 136.

[7] الملهوف، ص 126؛ كشف الغمة، ج 2، ص 29؛ احقاق الحق، ج 11، ص 599؛ بحارالانوار، ج 44، ص 367؛ نفس المهموم، ص 163.